یکشنبه، آبان ۱۸، ۱۳۹۳

با تشکر از دوست گرامی حمید رضا اکبری "شروه"
سایت ادبیات ما
-----------------------------------------------------

بوطیقایی بر اساس تأثیرات تصدیق شده

"پلاژ مردگان شاد "
مجموعه شعر –آذر کیانی

«گفتن چیزی و استنباط چیز دیگری شعر است.» رابرت فراست
معانی واژه‌ها در این مجموعه کنشی از شاعرند که بر تفاوت استوار بوده و معنا ایجاد کرده و نقش خود را در گفته‌ها به خوبی ادا می‌نمایند و در نهایت کاری را انجام می‌دهند ، بالقوه که همانا تأثیر گذاشتن بر خواننده می‌باشد. شعرها تجلی مشهود تفکر متنی و بینا متنی شاعر به حساب می‌آیند ، چرا که زبان شاعر بر اساس کارکردهایی پیش می‌رود که صورت‌ها و معناهای ساختار کلی اثر را ممکن می‌سازد .نوام چامسکی در باب زبان مطلبی بدین مضمون دارد :
( کار زبان شناسی باز تولید توانش زبانی است ؛دانش یا توانایی ضمنی که گویندگان کسب کرده و قادر می‌شوند تا حتی جملاتی را که هرگز پیش‌تر با آن‌ها رو به رو نشده اند بر زبان آورده و درک کنند. )
امروز شعرم چقدر تاریک است
مثل روزی می‌ماند
که سر صبحش را بریده باشند
دست‌های ظهرش را همین طور
و شبش ............... (ص/15 )
بوطیقای این مجموعه نیز بر اساس تاثیرات تصدیق شده متنی آغاز و خواننده را به فکر ماحصل موضوع وامی‌دارد و از طرفی دیگر تاویل ها با خود متن شروع و سبب می‌گردند تا در خوانش ما با معناهای متعددی روبرو شویم ، لذا کارکرد ذهن در اینجا بایستی بهترین نوع معنای تاویلی را بر گزیند .
شوخی نیست
این کتاب هر برگش
پس از ورق خوردن
به سنگی عظیم بدل می‌شود (ص/ 53)
در پلاژ مردگان شاد قطعی زبانی ، ادعایی شاید باشد که چیزها را همان‌طور که می‌باشند نشان می‌دهد و گاهی زبان –کردار جزء کنش‌های زبانی شاعر می‌شود ، در واقع سازمان دادن به جهان و یا به وجود آوردن چیزهایی در وا سازی کمپوزیسیون کلمات در به وجود آوردن این مجموعه نقش دارند ؛ زیرا جریان خطی شعرها بر اساس زبان پیش می‌روند و ارگانیسم بر نقشی پایدار و پر ثبات استوار و دلالت گر ها را زیبا نمایان می‌سازد .
پیشانی‌ام را بر می‌دارم
روی میز می‌گذارم
چین‌هایش را می شمارم
و به پشت سرم می‌چسبانم (ص / 41 )
 آنچه در این مجموعه ساخته شده است را می‌توان به بازی گرفت و بازنگری کرد و یا اینکه با استفاده از عامل‌های نقش پذیر از نشانه‌هایی استفاده نمود که نقش ابزاری داشته باشند ، چرا که اجرای هرکدام از شعرها خود ساختاری را طلب می‌کند که شاعر خوب توانسته ، بر اساس قواعد جاری شعر از پس آنان بر آید و این نشان از قوه تفکر سیال و دانش امروزی شاعر دارد ،شاعر در یک بازنگری از اشیاء اطراف خود به درستی از آنان بهره می‌برد . برای این منظور به سراغ شعر صفحه 47 کتاب می‌رویم :
وقایع این چند روز را در شومینه ریختم
گرمای این آتش
برای عمرم کافی است .

آیفون در را باز نمی‌کند
کسی خانه نیست
سوسمار تالابی اینجا چه می‌کند ؟ (ص- 48 )
از این سخنان که بگذریم شعرهای خانم کیانی در این مجموعه اصولن در کارکرد ادبی پیام ، معنا پیدا می‌کنند ، لذا در متن
شعرها ما جهان پیرامونی را به گونه‌ای متفاوت می‌بینیم و این حاکی از بسامد بالای واژهای انتخابی شاعر به حساب می‌آید .
شکلوفسکی روسی در جایی بیان می‌کند :
(هدف هنر احساس مستقیم و بی واسطه اشیاء است ، بدان گونه که به ادراک حسی در می‌آیند ، نه آن گونه که شناخته شده و مألوفند . تکنیک هنری عبارت است از آشنا زدایی از موضوعات ؛ دشوار کردن قالب‌ها ، افزایش دشواری و مدت زمان ادراک حسی .) از همین رو می‌توان به دشواری چیدمان واژگان و توصیفات شعری این مجموعه پی برد ، که درک ما را از جهاتی دگرگون می‌سازد . دریدا می‌گوید : هر چیزی را که تا کنون آشکار و حاضر دانسته‌ایم با فاصله بشناسیم و در خواندن هر متنی شالوده آن را آگاهانه بشکنیم . با این رویکرد شعرهای پلاژ مردگان شاد با درک موقعیت‌های زمانی و اشراف بر پدیده‌ها و وقایع معاصر شکل یافته و به اکنون راه پیدا می کند و سپس در یک فرم در مقابل دیدگان ما قرار می‌گیرد.
آفتاب چهره را از پنجره برداشت
اتاق بی حوصله را چرخ زد
هوا نوشت :
دوستت دارم
پنکه ادامه داد ..... (یک روز –ص/39 )
سه ، چهار ، پنج ساعت دیگر
یک ، دو ساعت دیگر
سه ، دو ...
برگ‌های کتاب عطیه
در باد و خاکستر و خون
آنتن می‌چرخد
لیوان‌های برندی ناب ،
هوا را به رقص خود می‌آمیزند . ( جنگ – ص 55)

پلاژ مردگان شاد (مجموعه شعر –آذر کیانی) ، نشر اشاره -1384
 

هیچ نظری موجود نیست: