پنجشنبه، فروردین ۰۱، ۱۳۸۷






سال نو مبارك


دوشنبه، اسفند ۲۰، ۱۳۸۶




یه بابایی، دوستش دنبالش می کنه، فرار می کنه و میره تو دریا،می گیرن میارنش تو ساحل، بهش می گن تو نترسیدی؟ حالا دیدی یه وقتی یه کوسه بهت حمله می کرد.اونوقت چیکار می کردی؟
. گفت: خب، اونموقع از درخت می رفتم بالا
درخت کجا وسط دریا؟ مگه تو دریا درخت هست؟ _
.گفت: مجبورم، می فهمی، مجبورم

---------------------------

.این درخت توهم است که اگر یک برگ از آن بر ذهنمان سایه بیاندازد، چه بسا هیچگاه قادر نباشیم که واقعیت را لمس کنیم


واقعیت


امید که مصادره بمطلوب بشود، سرّ دلبران






جمعه، اسفند ۱۷، ۱۳۸۶





روز جهانی زن مبارک



زن بن لادن


زمین: مجرم
جرم: بن لادن
و دستبند زدند اما
به همین دست های من
که می زنند حلقه به دور گردن او
!بن لادن
جهان از بلندگو بالا رفته است
،و هر کس هرکجا رفت
همان جا ایستاد
تیتر کج روزنامه ها
.چشم ها را دور می زند
،در این همه نیستی
تو را کجا جا بزنم؟

!گسل عمیق قلبم
چند ریشتر می لرزانیم؟

پشت روبنده،بی تاب دلم می خواهد
که تفنگ کنار برود
ترانه ی آبی برقصد
...برود از این آسمان، به آسمان
پشت روبنده اما
تو مشبک
عشق مشبک
افغانستان
بر مانیتور
چشم ها را مشبک کرده است
،با این صدای بوق ممتد
در کدام خیال کر
کور ایستاده ای
،بن لادن عاشق تفنگ
عاشق من نیست شاید
. که دستی سرد هدیه داده است
Thank you


شعر از کتاب
« ...من به قرینه ی لفظی»