پنجشنبه، شهریور ۰۶، ۱۳۹۳

        
 
       پوکه ی گاز اشک آور اسرائیلی ، گلدان گل زن جنگ زده فلسطینی
 
 
 

یکشنبه، شهریور ۰۲، ۱۳۹۳


 ما را سریست با تو که گر خلق روزگار

دشمن شوند و سر برود هم بر آن سریم

گفتی ز خاک بیشترند اهل عشق من

از خاک بیشتر نه که از خاک کمتریم

ما با توایم و با تو نه‌ایم اینت بلعجب

در حلقه‌ایم با تو و چون حلقه بر دریم

نه بوی مهر می‌شنویم از تو ای عجب

نه روی آن که مهر دگر کس بپروریم

از دشمنان برند شکایت به دوستان

چون دوست دشمنست شکایت کجا بریم

سعدی

پنجشنبه، مرداد ۳۰، ۱۳۹۳

 


اگر چه پیرم ولی هنوز مجال تعلیم اگر بود
جوانی آغاز می‌کنم کنار نوباوگان خویش
  سیمین بهبهانی
یادم هست که در یکی از دیدارهایی که با خانم سیمین بهبهانی در خانه اش داشتم ،بلوز قرمز خوشرنگی پوشیده بود موهایش را هم حلقه حلقه روی شانه هایش ریخته بود، وقتی طبق معمول مهمان نوازی اش که همیشه با یک سینی پر از خوراکی های رنگارنگ همراه بود ،آمد، گفتم خانم بهبهانی وقتی راه میروید انگار که دختری پانزده ساله اید. یک نوع تازگی در رفتار داشت که خاص خودش بود. گفت :آذر جان " من یک طفل هفت ساله در جانم دارم که مرتب درحال بازیگوشی ست و از کلمات بالا میرود." و بعد بلند بلند خندید .
آن طفل هفت ساله همین حالا کلاس برداشته و مشغول خواندن و نوشتن است.
تولدی دیگر

سه‌شنبه، مرداد ۲۸، ۱۳۹۳

بانوی غزل سیمین بهبهانی عزیز!

دهان چو بستی از این سوی آن طرف بگشا
که های هوی تو در جو لامکان باشد.

مولوی
تسلیت

پنجشنبه، مرداد ۲۳، ۱۳۹۳


لطفا روی عکس کلیک کنید.
از کتاب"من به قرینه ی لفظی حذف شده است"نشر ثالث 81

سه‌شنبه، مرداد ۲۱، ۱۳۹۳

خود مانعی برای رفتن است وقتی دست پریده رنگ شاخه ای به علامت وداع بالا می آید.

سیلویا پلات

جمعه، مرداد ۱۷، ۱۳۹۳

سه‌شنبه، مرداد ۱۴، ۱۳۹۳

از کتاب"من به قرینه ی لفظی حذف شده است" نشر ثالث 81
------------------------------------------------------------------------

پرت
------

خيره به جايي

چشمت

خيره به من بود

جايي، پرت شد

پرت از من كجا شدي

خيره باز تو؟

تو پرت

تو از ازل در غروب در پرت به دنيا…؟

ن ی ا م د ي

روي ديوار

تو از پرت



فضيل!

تاا ا ا كي ي ي ي تو و و و راااه مي زني ي ي ي

گا ا ا ا ه آن ن ن آم مد كه ما نيز را ا ا ه تو و و مي زنيم



پرت صداي يكي از روزهاي دسامبر

صداي پرت چشمت كه خيره به جايي

خيره به من

بو و و و د

مي شنوي؟

را ا ا ه تو و و و ن نمي زنيم

پ

ر

ت

------------------------
 فضیل عیاض در آغاز به راهزنی مشغول بود تا شبی به وقت دزدی روی دیوار این آواز شنید"تا کی راه میزنی وقت آن آمد که مانیز راه تو می زنیم" فرود آمد و طی طریق اسفار اربعه آغاز نمود.

شنبه، مرداد ۱۱، ۱۳۹۳

در کمترین زمان ممکن، شاید 7 روز ،سه فروند هواپیمای مسافربری از آسمانی که سقف همه ی مردم این جهان هست سقوط میکنند و جان! 400 نفر سرگردان نمیدانم های این دنیا می شود. در غزه نفهمی دولت اسرائیل بیداد میکند و زمین زندگی پرآشوبی را تجربه میکند. ایمنی رویایی ست در دور دست و شادی بی پناه ،کنار ترس نشسته و در خواب به تعبیر نیامده ی کودکی ست که این روزها در غزه کوچه ،عروسک یا توپش را از دست داده است.
بهرحال شر صورتهای متعددی دارد و نماد زشت اش حکایتی ست از آنچه که در درون انسانها میگذرد. اگر در این بلبشوی کاری از دستمان برنمی آید لااقل درون مان را از افکار شر پاک کنیم. ببخشیم تا بخشیده شویم.

بیرون ز تو نیست هرچه در عالم هست.

مولوی
Any life is made up of a single moment, the moment in which a man finds out, once and for all, who he is.

Jorge Luis Borges

هر زندگی یی از یک لحظه ساخته شده، لحظه ای که در آن یک انسان، یکبار و برای همیشه می فهمد که چه کسی ست.

خورخه لوئیس بورخس