فکر کنم اگر تصمیم قطعی دارم
که زندگی یعنی همین
دکور عوالم ام را عوض کنم
برای این کار به مرز روز می روم
و کلی ناشناخته برای جهان لختم برمی دارم
بعد در واپسین کلام شعرم
چشم هایم را سفید میکنم
و شقیقه هایم را
بی هیچ جنبشی
به ناشناخته ها می چسبانم
تازه ها می آیند
می شوم.
پیشانی ام اتو شده
سرم یک وری روی میز
و نگاه میکنم
به شعری که
.تازه می رقصد
-------------------------
"بخشی از شعر" زندگی یعنی همین
"از کتاب " پلاژ مردگان شاد
نشراشاره
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر