جمعه، بهمن ۰۲، ۱۳۸۸



راه میان دو افق

طولانی و بزرگ

سنگ لاخ و وحشت انگیز است


شاملو

یکشنبه، دی ۲۰، ۱۳۸۸

نزدیک بود که


نه بام خانه ی من فرودگاه است

نه گاری او بال دارد

با همین پیف پاف هم میتوان کار را تمام کرد


شاخه یی که پنجره ی اتاق مرا شاهد بود

دیشب به خواب تبر می رفت


با آرزوی خوشبختی

خدا حافظ برای همیشه.....


همیشه اماهیچ وقت نپائید

و خواب از سر دوباره پرید


سلام

شما شیرینی میل نمی کنید؟



از کتاب چرا کفشهایت ........78