برای منصور خاکسار عزیز که شاعری تام بود و تمام.روحش شاد
یعنی
---------
!منصور
!منصور
یعنی کجا رفت؟
قدِ همی افتو که پا کشید تو ایوون
قدِ همی شاخه ی بید مجنون که سر کشید رو دیوار
قدِ همی گنجیشک که نوک میزد تو پاشو
با مو فاصله داشت
یعنی کجا رفت؟
!منصور
قدِ همی شرجی که دم کشید تو سینه ش
قدِ همی آتیش تنور که زبونه زد تو دلش
قدِ همی تَرَک انار ِ دستاش
با مو فاصله داشت
یعنی کجا رفت؟
حالا تو بگو منصور رفت پیش خدا
نه پیش بودا
نه اصلا پیش نیما
یعنی کجا رفت؟
:بخدا، خدا خودش بهم گفت
که منصور خاکسار پشت سایه ی همی پرچینه
کجا؟
...یعنی
فروردین 89
۹ نظر:
سپاس
پشت سایه ی پرچین ؟محشر بود.
سلام خانم کیانی عزیز خوبید؟ سال نو مبارک...
به راستی کجا رفت؟
با ما هم فاصله داشت
چه حس قشنگی داشت این شعر،خانم کیانی عزیز
با علاقه لینکتان را اضافه کردم
زیبا بود آذر عزیز...زیبا
ممنو ن آذر . سال نو شما هم مبارک باد.
سلام زیبا بود
آذر عزيز/منصور اگر چه ريشه از خاك اين جا برچيده بود اما ريشه هاش هميشه در قلب ما زندگي خواهد كرد/
...
حتا نفس هم سخت مي گيرد به تو، شايد
با تو هواي تازه ي زيباتري مانده ست
سلام بر شما
شعر شما رادیدم
من نیز شعری در لهجه دارم خوشحال میشوم سرزده و نظر بدهید
مسحور باشید
www.abbas-molanaee.mihanblig.com
ارسال یک نظر