دوشنبه، آذر ۱۱، ۱۳۹۲

کارونِ چشم من

 
 
 



 
 
شعر جدیدم:

کارونِ چشم من
----------------------

بلمی که هنوز لم داده است ...
در کناره ی رود
کبوترانی که هوا را
به آب گره میزنند
ازپسِ شدیداُّ سیاهِ نخل ها
غروب شدیداّ نارنجی...
این تصاویرِ زمان های دور
زیبایم می کنند هنوز.

کارون هم سن من است،
اگر عمر هرچیزی از وقتی شروع می شود
که دیده شده است.
نگاهم وامداراست کارون!
اگرچه خشکیدی
میگذری همچنان از چشمهایم
و درمصبِ گونه هایم
توقفی چندین ساله داری.

حالا کارون چشمِ من است
و در کناره اش
بلمی برای همیشه قطره شده است.

آذر کیانی

7/9/92
 



هیچ نظری موجود نیست: