چهارشنبه، خرداد ۱۷، ۱۳۸۵




دلا بسوز كه سوز تو كارها بكند
نياز نيمشبي دفع صد بلا بكند

عتاب يار پريچهره عاشقانه بكش
كه يك كرشمه تلافي صد جفا بكند

ز ملك تا ملكوتش حجاب بردارند
هر آنكه خدمت جام جهان نما بكند

طبيب عشق مسيحا دم است و مشفق ليك
چو درد در تو نبيند كه را دوا بكند

تو با خداي خود انداز كار و دل خوش دار
كه رحم اگر نكند مدعي خدا بكند

ز بخت خفته ملولم بود كه بيداري
به وقت فاتحه صبح يك دعا بكند

بسوخت حافظ و بويي به زلف يار نبرد
مگر دلالت اين دولتش صبا بكند




۳۰ نظر:

ناشناس گفت...

salam .adiban ba sherastani taze az vahid ziaee be rooz ast .montazere asar va nazarate shoomayym

ناشناس گفت...

من پر ارادتم و دیدار معوق و توجیه ناممکن ...... پس سلامی که بیشتر شباهت به سلام های حضوری داشته باشد و سلام

ناشناس گفت...

" چو درد در تو نبیند که را دوا بکند ؟" ...با نوشته ی " بره ها " به روزم. پیپ قرمز

ناشناس گفت...

سلام آذر خانم! ممنون از اينکه سر زدی ولی چرا آدرس وبلاگت رو نذاشتی؟ با غزل "زير سه متر خاک به دشتی هميشه پست × در لوحه ای به قدمت تاريخ آمده است" به روزم و منتظر گذر و نظرت حتمن بيا و نظر هم فراموش نشود لطفن! راستی با تبادل لينک موافقی؟ . ياعلی!

ناشناس گفت...

درود . اتفاقن همين امروز ، وقتي نااميد از گشايش كارم برگشت ام خانه ، تنها چيزي كه تسلي ام داد ، سوز صداي استاد شجريان بود : دلا بسوز .../
باشد كه به سازي خوش تر بسوزيم /

ناشناس گفت...

salam doste azizam.up kardam mitoni sheramo bekhoni.khoshhal misham.

ناشناس گفت...

به به
حالی کردیم

ناشناس گفت...

سلام بر دوست! غزلی از دیوان خواجه مات هم نخوانده نگذاشتیم! شاد باشی

ناشناس گفت...

سلام به دوست دور و نزدیک . از این که می توانم دوشنبه زیبای پایانی بهار را با نوشته های همیشه آموزنده ات گره بزنم خوشحالم ... و چه حرفها که بعد از مدت ها نچشیدم .... برایت آرزوی سلامتی دارم

ناشناس گفت...

عالي بود
باسليقه عمل كردين
هم به خاطر طرح وبتون مي گم و هم به خاطر انتخاب شعر زيبايي كه الآن خوندمش
از آشنايي باشما و وبتون خيلي مشعوف شدم
يا علي

ناشناس گفت...

موفق باشید خانم آذرکیانی

ناشناس گفت...

salam / mamnon / ziba bod

ناشناس گفت...

درود ... آدرس لينك تون رو با بلاگفا گذاشته بودم كه تصحيح شد ... عذر مي خوام . به صرف شعر و آفتاب دعوت ايد و ... با مهر

ناشناس گفت...

(مدتها دنبال اینجا گشتم)
نیکی پیر مغان بین که چو ما بدمستان/هر چه کردیم به چشم کرمش زیبا بود ...

ناشناس گفت...

سلام بزرگوار ...با " آمفتامین " به -روزم ... پیپ قرمز

ناشناس گفت...

از حضور و نظرتان ممنونم
شعر جدیدی روی وبلاگ گذاشته ام
که خوشحال میشوم نظرتان را بدانم

ناشناس گفت...

سلام...
به روز کردنهای شما هم عالمی دارد.
موفق باشید

ناشناس گفت...

سلام عزیز به روز باشم شاید دلتنگیم را چراغی یا علی

ناشناس گفت...

با عشق و ارادت
براي حركتي خود جوش و فرستادن نامه اي در مورد همين حركت از شما در خواست مي شود در كوتاه ترين مدت آدرس و يا صندوق پستي خود را به همين ميل بفرستيد تا شما دوست و شاعر گرامي و هم نسلم نيز از اين حركت آگاهي يابيد
حركتي كه بعد سياسي ندارد و هيچ خط مشي سيياسي نيز را در بر نگرفته .
با عشق و ارادت
روح الله محمدي
ماني
شاهين شهر

ناشناس گفت...

-ز سوز عشق خوشتر در جهان نيست-
..چقدر ازين عشق گفتند و نوشتند....و در سكوت راز سوختن را با خود به ظلمات جستجوي ما بردند.انتخاب قشنگي بود.اميدوارم هميشه عاشق و هميشه در سوز باشي تا پرسوز بنويسي.قلم دلنشين دل پرسوز ميخواد.پيروز باشي و برقرار.

ناشناس گفت...

سلام خانوم کیانی/ اگر سری بزنید خوشحال میشم/در اولین فرصت لینک شما را می دهم/موفق باشید

ناشناس گفت...

سلام . خوبي خاله جونم؟ دلم برات يك ذره شده بود خاله عزيزم. كاش مامانم هم مثل خواهرش اينهمه با احساس بود و ... من چقدر به افروز حسوديم ميشه.

ناشناس گفت...

سلام خانم کیانی و من هنوز منتظرم
با احترام
ارمغان

ناشناس گفت...

سلام.وبلاگ زيباي شما را ديدم.به من هم سري بزنيد..

ناشناس گفت...

سلام. به روزم، خوشحال میشم سر بزنید

ناشناس گفت...

دوست بزرگوار .مجله ادیبان با شعر ترجمه ای از رابرت براونینگ /یادداشتی در ادبیات ایران /ترانه ای از سعید رضا خساره و شعرآستان جدیدی از وحید ضیایی به روز است .با دعوت به دیدار و نظر خواهی خصوصن در مورد شعراستان منتظر اثار شما در این مجله هستیم .متشکرم

ناشناس گفت...

از آشنائی با وب لاگ شما بسیار خرسند شدم
.و چه قدر برایم لذتبخش است وقتی در اقسانقاط ایران شاهد فعالیتهای زنان ایرانی هستم....من نیز به نوبه ی خویش سالروز میلاد دوستتان را تبریک میگویم..و برای او عمری سراسر عزت سر بلندی آرزومندم..از خواندن مطلب فبلیتان بسیار مکدر شدم...متاسفانه فعلا اوضاع بدین گونه است..حتی در نوشتن کامنتها نیز باید از پاره ای اصول پیروی کرد واین بسیار متاثر کننده میباشد..
اما چنین نبود و چنین نیز نخواهد ماند..به خاط مشکلاتی این چنینی من نیز وب لاگ خود را تعطیل کردم...به صورت موقت تا چه پب یش آید...دنیا به همین فضای مجازی محدود نمیگردد...از اشنائی با شما عزیز با زهم ابراز خرسندی میکنم

تا درودی دیگر

بدرود

آذر .م

ناشناس گفت...

درود به شما . آمدم بگوي ام كه : خيلي وقت است از خودتان را شعر نكرده ايد اين جا . دل مان براي نوشته هاتان تنگ مي شود .
در ضمن ، گوشه ي چشمي ات به آفتابان است اگر ... در حاشيه تان لينك بفرماييدم . با مهر

ناشناس گفت...

salam kihanoome kiani .pas az modatha ba chand robaee be roozam. khoshhal mishavam...

ناشناس گفت...

اينک به سوی ضد شعر : پنج قطعه به زبان فارسی!