پنجشنبه، اردیبهشت ۲۶، ۱۳۹۲

هیج جا ، همین جا

ازکتاب"چرا کفش هایت جفت نمی شود شعر من؟نشر نیم نگاه سال 80"
-------------------------
هیچ جا ، همین جا
------------------------
تا حالا کجا بودی؟

هیج جا ، همین جا

کوک شل می راندم

در همین جاده

نخ های آسمان را ماسوره میکردم

و گلوله های پنبه ای را آلاسکا

صخره یی در لانه ی موش فرو میکردم

و لانه ایی در شکم کرکس

کفش هایم اما

همچنان پای قطار بود

گاهی با زمزمه های سبک هندی همین قایق سفید

سفر میکردم تا دشت آلاله ها

و به سکوت کوهستان

وتا نقاشی دو عاشق که

Slow motion

می دویدند.

وه چه آرامشی؟

و گاه تا ...

بابا کجایی؟

قطار رفت

و کفش هایم همچنان ...



کوک شل تا آن سوی جاده

تا انوشیروان که دنبال مجوز ساخت ایوان بود

تا پیرزن که خود انوشیروان

و تا این سوی جاده

تا همین جدول متقاطع

که خانه های سیاهش پر از مرکب است

هیچ جا

همین جا.



هیچ نظری موجود نیست: