سه‌شنبه، شهریور ۱۸، ۱۴۰۴





در یک شرایط مساوی ، دارا و ندار، غمین و شاد، با هر ملیتی با هر رنگ پوستی، همه هماهنگ رو به آسمان داشتیم.

 نگاه به یک نقطه ، ماه ، که شاید مهربانترین ماه عمرمان بود چرا که در آغوشش جشنی بزرگ برپا بود و ناخودآگاه در یک اتحاد جهانی فوق‌العاده که می‌تواند بزرگترین اتفاق قرن باشد به بیهودگی مرزها رسیدیم و به یگانگی انسان و طبیعت و به نیروی عظیم باور قلب‌ها که توانا هست و سازنده و  یقینٱ می‌تواند بر پاک شدن خشونت و پلیدی این جهان تاثیری مطلوب بگذارد.

به امید روزهای بهتر.

آذر کیانی

شانزدهم شهریور هزاروچهارصد و چهار






روز جهانی نامه نگاری 

یاد باد و گرامی باد.

#نامه

سلام

اول بگویم

این پاکت خالی‌ست

و تو نمی‌خوانی

خلاصه شده‌ای آن‌قدر

که دیگر در خوابم پیدا نمی‌شوی.


پیراهن زمین عوض نشده

و تمبر باطله

هنوز عکس ماه است

که چمدان بسته

و روی خودش ایستاده است.


کوچه از دیروز خالی‌ست.

و خاک و خاطره

تیر چراغ را بالا نمی‌روند


این پاکت خالی راست می گوید

که دیگر کسی خودش را

 در من جا نگذاشته است

 واین تنها اتفاقی‌ست

که اداره‌ی پست رسما اعلام کرده است.


#آذر_کیانی

کتاب 

#من_به_قرینه_ی_لفظی_حذف_شده_است_۱۳۸۱ 

#نشر_ثالث

گزیده اشعار 

#جهان_به_قدر_همین_قدم_ها_۱۳۹۸ 

#انتشارات_فصل_پنجم

T.me/azarkiani 

یکشنبه، مرداد ۱۹، ۱۴۰۴


بخشی از شعر 
زن
کتاب بی خیال 97
گزیده اشعار
جهان به قدر همین قدم ها98
انتشارات فصل پنجم

یکشنبه، مرداد ۱۲، ۱۴۰۴


 


 از لطف بیکران خانواده مهربانم بسیار سپاسگزارم
به امید روزهای بهتر


 


 

شنبه، فروردین ۱۶، ۱۴۰۴

 




برای همراهم و همسر «فرشاد»
تولدت مبارک
#شب_کلکته
 
ماه آسمان کلکته پایین بیاید
کنار سفره‌ی آب و نیلوفری‌ام بنشیند
قرص نان
عین خودش ماه
به دو نیم
نیم‌اش بنوازد
نیم‌ام ترانه بخواند
نسیم، هوای ملایم، همراه،
ستاره‌های شهر را بچیند
دور تو بکارد
نیم‌ام ساقی و سماع و سور
نیم‌ات بتابد
مهر بدرخشد
و دقیقا حالا که کمی از زمین دوریم
از نوای هوی متال
از اعتراض،
آسمان کلکته عشق‌باران است.
ماه.
#آذر_کیانی
#روی_آینه‌ام_خم‌اش_96
#نشر_آیدا_بوخوم_آلمان
گزیده اشعار 
#جهان_به_قدر_همین_قدم_ها_98
#انتشارات_فصل_پنجم
چاپ اینترنتی:
سایت دو زبانه اثر۲۰۱۱



 


 



#بهاردل
طلوعِ صبحِ شکوفه‌هاست
پیشانی‌ام غلغله‌ای‌ست از زیباییِ خوابِ در راه
بخوابم، شاید خوابم ببیند
که از طبیعتِ پوسته‌اش می‌گذرد آرام
بینشِ سادۀ جوانه و هماهنگ
از پوست من، روحم
روحم، حالا که طپش و التهاب دیدنِ رویشِ تردِ سبزه‌ها با اوست
و دردِ انتظارِ دیدار
شکوفه شکوفه بهار را بگویید
با درختان
شاخه‌ها!
بلند بلند
می‌خواهم
همین حالا
آوازی برخیزد
صدایی
در تلاقیِ پیوند نگاهم

با سطحِ لطیفِ هوا.
#آذر_کیانی 
#بی_خیال_۱۳۹۷ 
گزیده اشعار
#جهان_به_قدر_همین_قدم_ها_۱۳۹۸ 
#انتشارات_فصل_پنجم

 


 


 


 

جمعه، اسفند ۱۷، ۱۴۰۳







روز جهانی زن مبارک

زن، حق

از پیچ کوچه سرک کشید زن

نقش آجر و بال روسری و ترس

سایه‌ای بود لرزان

که تا ظلمتکده می‌رفت

حق، زن بود و

صدای آب و 

همهمه‌ی کاج و

رعد ابر

که در بنگ بنگ تفنگ گم شد

ایست!

حق به ظلمتکده‌ می‌رفت

و بال روسری سبزش

خیابان را نقاشی می‌کرد.

#آذر_کیانی

کتاب

#روی_آینه‌ام_خم‌اش_96

#نشر_آیدا_بوخوم_آلمان

چاپ اینترنتی:

سایت دوزبانه اثر_۲۰۱۱

asar.name

Photo:#Alexander_khokhlov


 روز جهانی زن مبارک









 فرود آمد شلاق

«نقاب شهامت بر چهره‌ی ترس»

و بر شقایق پرپر شده‌ی گُرده‌ی تو

دو سه عطسه‌ی خون زد

زد 

یک، دو، سه..‌.

ضربه‌ی هشتاد 

پشت چشم بند

دست می‌سایی تو

اذا شمس‌الکُوِرَت

نیست

اذا اذا اذا

ما به ازا

زد فواره

دو سه عطسه‌ی دیگر

بأی ذنب...

به کدامین گناه....

#آذر_کیانی

بخشی از شعر«های»

#روی_آینه‌ام_خم_اش_96

#نشر_آیدا_بوخوم_آلمان

چاپ اینترنتی ۲۰۱۱

سایت دوزبانه اثر. asar.name

T.me/azarkiani

#مهدی_یراحی


شنبه، اسفند ۰۴، ۱۴۰۳


 



 دیدیس اَیَر. 

بَنگِس بکن

حرف واس بزن

کُر بِس بِگو

دُر مو چِمه؟

مَر مو اِرُم؟

یو ایکَشه اُسارِمه

ای دُهدَرِ بهتر زِ ماه

مِینا بِنَوشِ تی سیاه

ای مظهر نور الاه

ای شوخ و شنگ بی‌وفا

عاشق کُشی بد رَسمیه

حیفه زِ تو مَهنه به جا

-------------------------------------

اگردیدیش، صداش کن، باهاش حرف بزن، پسر بهش بگو، دختر مگه من چه تقصیری دارم، مگر خودم با اراده خودم میرم ؟اون افسار منو می‌کشه ، ای دختر زیباتر از ماه، روسری بنفش و چشم سیاه ، ای نماد نور خدا ، ای شوخ و شنگ بی‌وفا، کشتن عاشق رسم بدی هستش و حیف است که از تو این رسم بجا بماند.....

بخشی از شعر شاعر بنام بختیاری

#داراب_افسر_بختیاری 

#روز_جهانی_زبان_مادری

گرامی باد


پنجشنبه، دی ۲۰، ۱۴۰۳


 


 artist
jowoon pak