بچه هاي عصر خود
بچه هاي عصر خوديم
عصري سياسي
همه مسائل تو. ما. شماها
مسائل روز. مسائل شب
مسائلي سياسي ست
خواهي نخواهي
ژن هاي تو آينده ايي سياسي دارند
پوست تو ته رنگ سياسي
چشم هايت جنبه ايي سياسي
آن چه از آن حرف ميزني طنيني
آن چه از آن حرف نمي زني. معنايي
بهرحال . سياسي دارد.
حتا وقتي در جنگل پرسه مي زني
گام هايت سياسي ست
بر زمينه ايي سياسي
شعر غير سياسي هم سياسي ست
و در بالا ماه مي تابد
چيزي كه ديگر ماه نيست
بودن يا نبودن مسئله اين است
كدام مسئله بگو عزيزم
مسئله يي سياسي
حتا لازم نيست كه انسان باشي
تا معناي سياسي بيابي
كافي ست نفت باشي
يا علوفه يا مواد بازيافتي
و يا حتا ميز مذاكره كه در مورد شكلش
ماه ها بحث و جدل كردند
سرچه جور ميزي بهتر است مرگ و زندگي را معامله كرد
گرد يا چهار گوش
در اين بين مردمان مي مردند
حيوانات سقط مي شدند
كشتزارها رها مي شدند
و خانه ها مي سوختند
همچون عصرهاي باستاني
و كمتر سياسي.
------------------------
ويسوا شييمبورسكا
مترجم. عليرضا دولتشاهي
۳ نظر:
سلام خوبی عزیز. خوانده بودم.با یاداشتی بر مساله تحریم انتخابات...منتظر نظر حقیقی تان ...
بنابراین این نظر من هم سیاسی است. عالی بود
بنابراین این یک نظر سیاسی است. موفق باشید
ارسال یک نظر