سه‌شنبه، مهر ۰۳، ۱۳۹۷


اهواز

اهواز، كارون را لاجرعه سر كشيد و
دو سوم گلويش تشنه است هنوز
هنوز آسيه‌آباد، حصيرآباد...
بستري اند
اجازه هست خدا!
ما جنين‌هامان را به دنيا نياوريم؟

مي‌گويند خدا از اهواز برگشته
با قطار اهواز به نمي‌دانم كجا!!
روي اين تخته‌سياه تفريق شده‌ايم
از خودمان
شب‌هاي اهوازمان
لب‌كارون‌مان

هرچه مي‌دويم، اهواز را كم مي‌آوريم
مي‌دويم هنوز
كه نخل‌ها گله‌مندمان نباشد.

حالا اهواز موهايش را چتري زده است
روسري‌اش را پوشيده است
و با گلوي تشنه
به علي مهرزيار دخيل مي‌بندد
كه جنين‌هايش را بدنيا نياورد.


آذر کیانی 


از کتاب " روی آینه ام خم اش " نشر آیدا بوخوم آلمان


شعر " امید " از کتاب " چرا کفش هایت جفت نمی شود شعرمن ؟ " نشر نیم نگاه


شنبه، شهریور ۲۴، ۱۳۹۷

انتشارات " فصل پنجم " منتشر کرد :

مجموعه جدید شعر ، شاعر " آذر کیانی " به نام " بی خیال "

از همکاری صمیمانه مسئولین این انتشارات آقایان پرویز بیگی حبیب آبادی و محسن 

بیگی حبیب آبادی بی نهایت سپاسگزارم

آدرس کتابفروشی : خیابان انقلاب - پاساژ فروزنده - طبقه پایین - کتابفروشی فصل پنجم

شعر " بی خیال " از همین مجموعه با صدای شاعر" آذرکیانی "

لطفا روی لینک زیر کلیک کنید



چهارشنبه، شهریور ۲۱، ۱۳۹۷

گاهی باید به دور خود یک دیوار تنهایی کشید. نه برای اینکه دیگران را از خودت دورکنی بلکه ببینی چه کسی برای دیدنت دیوار را خراب میکند.


ژان پل سارتر

نقاش : پل کله

دوشنبه، شهریور ۱۹، ۱۳۹۷

نقاش : آذر کیانی

نام :  راستی

سال : 1383

شنبه، شهریور ۱۷، ۱۳۹۷


کوشش  
---------------------

کوشیدم 
تا بکوشم 
هنگامی که ناچار به کار کردنم
به کارم فکر کنم
نه به تو
و خوشبختم
که کوششم
.بی نتیجه ماند


اریش فرید
ترجمه : علی عبدالهی







سه‌شنبه، شهریور ۱۳، ۱۳۹۷


فریدا کالو

دوشنبه، شهریور ۱۲، ۱۳۹۷

احسان یارشاطر ، بنیان گذار دانشنامه ایرانیکا درگذشت. روحش شاد


بنیاد این خرابه به آبی نمی رسد
تا کی کسی عرق کند و گل برآورد

بیدل


شنبه، شهریور ۱۰، ۱۳۹۷



نقاش : کلود مونه


سه‌شنبه، شهریور ۰۶، ۱۳۹۷

یکشنبه، شهریور ۰۴، ۱۳۹۷

"به بهانه ی سالگرد درگذشت شاعر بزرگ " اخوان ثالث
------------------------------------------------

به دیدارم بیا هرشب
دراین تنهایی تنها و تاریکِ خدا مانند
. دلم تنگ است
بیا ای روشن ، ای  روشن تر از لبخند
شبم را روز کن در زیرسرپوش سیاهی ها
.دلم تنگ است

اخوان ثالث 


پنجشنبه، شهریور ۰۱، ۱۳۹۷


نقاش :  آذر کیانی 
 نام : سه چهره ی ازلی

سال : 1386


دوشنبه، مرداد ۲۹، ۱۳۹۷


خوان میرو



جمعه، مرداد ۲۶، ۱۳۹۷

عزت الله انتظامی بازیگر توانا و اندیشمند تئاتر و سینمای ایران درگذشت . روحش شاد.

 " به پشت دراز می کشم، گونه ام روی بالش است. فقط کافی ست چشم هایم را باز کنم تا دوباره آغاز شود . آسمان و دود بشریت " 

ساموئل بکت

دوشنبه، مرداد ۲۲، ۱۳۹۷

شوق است در جدایی و جور است در نظر
هم جور به که طاقت شوقت نیاوریم

سعدی

شنبه، مرداد ۲۰، ۱۳۹۷


نقاش : آذر کیانی

نام :  تولد
سال : 1376








جمعه، مرداد ۱۹، ۱۳۹۷




 سبز
-----------
با تو دیشب تا کجا رفتم
تا خدا وانسوی صحرای خدا رفتم
من نمی گویم ملایک بال در بالم شنا کردند
 من نمی گویم که باران طلا آمد
لیک ای عطر سبز سایه پرورده
ای پری که باد می بردت
از چمنزار حریر پر گل پرده
تا حریم سایه های سبز
تا بهار سبزه های عطر
             تا دیاری که غریبی هایش می آمد به چشم آشنا ، رفتم
پا به پای تو که می بردی مرا با خویش
همچنان کز خویش و بی خویشی
در رکاب تو که می رفتی
هم عنان با نور
               در مجلل هودج سر و سرود و هوش و حیرانی
 سوی اقصا مرزهای دور
تو قصیل اسب بی آرام من ، تو چتر طاووس نر مستم
تو گرامیتر تعلق ،‌ زمردین زنجیر زهر مهربان من
پا به پای تو
تا تجرد تا رها رفتم
غرفه های خاطرم پر چشمک نور و نوازشها
موج ساران زیر پایم رام تر پل بود
شکرها بود و شکایتها
رازها بود و تأمل بود
با همه سنگینی بودن
و سبکبالی بخشودن
تا ترازویی که یک سال بود در آفاق عدل او
عزت و عزل و عزا رفتم
چند و چونها در دلم مردند
که به سوی بی چرا رفتم
شکر پر اشکم نثارت باد
خانه ات آباد ای ویرانی سبز عزیز من
ای زبرجد گون نگین ،‌ خاتمت بازیچه ی هر باد
تا کجا بردی مرا دیشب
    با تو دیشب تا کجا رفتم !؟


اخوان ثالث

دوشنبه، مرداد ۱۵، ۱۳۹۷

عشق هایی کز پی رنگی بود  
عشق نبود عاقبت ننگی بود

مولانا

یکشنبه، مرداد ۱۴، ۱۳۹۷

در اینجا هیچ کس ، هیچ کس نمی میرد که با عشقی کشته می شود.

عبدالفتاح سلطانی تسلیت




سه‌شنبه، مرداد ۰۹، ۱۳۹۷

نام تابلو: پیمان

نقاش : آذر کیانی

این نقاشی را در سال 1376 کار کردم

شنبه، مرداد ۰۶، ۱۳۹۷


نام تابلو : یکتا

نقاش : آذر کیانی
                  1379: سال                 


چهارشنبه، مرداد ۰۳، ۱۳۹۷

مرا می‌بینی و هر دم زیادت می‌کنی دردم

تو را می‌بینم و میلم زیادت می‌شود هر دم

به سامانم نمی‌پرسی نمی‌دانم چه سر داری

به درمانم نمی‌کوشی نمی‌دانی مگر دردم

نه راه است این که بگذاری مرا بر خاک و بگریزی

گذاری آر و بازم پرس تا خاک رهت گردم

ندارم دستت از دامن به جز در خاک و آن دم هم

که بر خاکم روان گردی بگیرد دامنت گردم

فرو رفت از غم عشقت دمم دم می‌دهی تا کی

دمار از من برآوردی نمی‌گویی برآوردم

شبی دل را به تاریکی ز زلفت باز می‌جستم

رخت می‌دیدم و جامی هلالی باز می‌خوردم

کشیدم در برت ناگاه و شد در تاب گیسویت

نهادم بر لبت لب را و جان و دل فدا کردم

تو خوش می‌باش با حافظ برو گو خصم جان می‌ده

چو گرمی از تو می‌بینم چه باک از خصم دم سردم


حافظ
ALESSANDRA CIMATORIBUS

شنبه، تیر ۳۰، ۱۳۹۷





از دوستان نازنینم که با پیام های گرم شان  تولدم را تبریک گفتند بی نهایت سپاسگزارم

با احترام
آذر کیانی






سه‌شنبه، تیر ۲۶، ۱۳۹۷




کارل گوستاو یونگ معتقد بود که ناخودآگاه از لحاظ دسترس‌پذیری به سه سطح قابل تقسیم است که عبارتند از:
سطح ناخودآگاه در دسترس.
سطح ناخودآگاه که با اندیشه قابل دسترس است.
سطح ناخودآگاه هسته که غیرقابل دسترس است.

یونگ در یکی از سخنرانی‌های خود عنوان می‌کند که، اصطلاح ناخودآگاه را به منظور پژوهش مطرح کرده‌است و به جای آن می‌توانسته از واژه «خدا» استفاده نماید. او همچنین عنوان می‌کند که هرجا به زبان اساطیر سخن گفته‌است، واژه‌های
مانا، خدا و ناخودآگاه با یکدیگر مترادف بوده‌اند.

کتاب های "کارل گوستاو یونگ"
--------------------------------
روانشناسی و علوم غیبی
تحلیل رویا
و.....










جمعه، تیر ۲۲، ۱۳۹۷


1380  نام : رویای ماهی

نقاش : آذر کیانی

تابستان 1380 کشیدم

یکشنبه، تیر ۱۷، ۱۳۹۷


ALESSANDRA CIMATORIBUS


جمعه، تیر ۱۵، ۱۳۹۷

"به بهانه ی سالگرد درگذشت هنرمند ارزنده " عباس کیارستمی 

به یاد دوست 

"شعر" دوست " با صدای شاعر " آذرکیانی 

لطفا روی لینک زیر کلیک کنید


یکشنبه، تیر ۱۰، ۱۳۹۷

شعر" بی قراری هایم از کی شروع شد " با صدای شاعر " آذر کیانی

 80از کتاب " چرا کفش هایت جفت نمی شود شعرمن؟ " نشر نیم نگاه 

لطفا روی لینک زیر کلیک کنید


حتما بخوانید

مطلبی بسیار جذاب و خواندنی
آرشیتکت : افروز نبوی

لطفا روی لینک زیر کلیک کنید



چهارشنبه، تیر ۰۶، ۱۳۹۷

پنجشنبه، خرداد ۳۱، ۱۳۹۷


"به مناسبت سالگرد درگذشت برادرعزیزم ، شاعر" سهراب کیانی 

روحش شاد

"شعر " وقتی نباشی " با صدای شاعر " آذر کیانی 


لطفا روی لینک زیر کلیک کنید




چهارشنبه، خرداد ۳۰، ۱۳۹۷

دل و جانم به تو مشغول و نظر در چپ و راست
که ندانند رقیبان که تو منظور منی

سعدی

جمعه، خرداد ۲۵، ۱۳۹۷

نه منظوری که با او می توان گفت
نه خصمی کز کمندش می توان رست

سعدی

دوشنبه، خرداد ۲۱، ۱۳۹۷

"بهار " باغ ایرانی 

عکس : آذر کیانی

جمعه، خرداد ۱۸، ۱۳۹۷

رفتیم اگر ملول شدی از نشست ما
فرمای خدمتی که برآید ز دست ما

سعدی

جمعه، خرداد ۱۱، ۱۳۹۷

سه‌شنبه، خرداد ۰۸، ۱۳۹۷

دخترم ، افروزعزیزم تولدت مبارک

پنجشنبه، خرداد ۰۳، ۱۳۹۷

"شعر " عشق " با صدای شاعر "آذر کیانی 

"تقدیم به یاس سفیدم " افروز



لطفا روی لینک زیر کلیک کنید

دوشنبه، اردیبهشت ۳۱، ۱۳۹۷

به یاس سفیدم افروز

عشق
------
عشق چشمهایش آبی ست
موهایش بلوند
قدش دوبرابر اراده ی من
و خنده ای که ادامه ام می دهد
درخیابان های این شهر
خون درشریان های این  شهر می دود
می دوم
شهر بلند می شود
می ایستد
شهر چشم هایش آبی ست 
موهایش بلوند

خورشید از سمت چپ شانه اش
با من رابطه دارد
رابطه ی آبی

 اراده ام تخدیر می شود
وقتی صورتم بلوند
در دریا غرق می شود
هی آب می روم
آب
می رود قعر شهری
 که هی غرق می کند
هی گم می کند
ودر تابلو اعلانات
چهره ام هی نقش می بندد که :
این زن گم شده است
در شهری که چشم هایش...
موهایش ...
و...

آذر کیانی
از کتاب " پلاژ مردگان شاد "  نشر اشاره 




جمعه، اردیبهشت ۲۸، ۱۳۹۷

در تلگرام با شما هستم

@azarkiani

 


شنبه، اردیبهشت ۲۲، ۱۳۹۷

جمعه، اردیبهشت ۲۱، ۱۳۹۷

بمناسبت سالگرد درگذشت غزاله علیزاده
------------------------------------
پرده ی آخر
-----------

غزاله !
 برایم بگو 
در آپارتمان سبز چه گذشت ؟
...................................
...................................
پنجره از دوبال بزرگ پر شد
و مر... ا ا ا ا ا



از کتاب " من به قرینه ی لفظی حذف شده است " نشر ثالث

------------
متن مصاحبه ام با روزنامه ی آرمان درباره همین شعر:
ـ خانم کیانی، شعر شما بر تصویرسازی متکی است و زبان به خوبی از این تصویرسازی­ها حمایت می­کند، این پرسوناژها چگونه یک اثر را با هارمونیِ متعادلی همراه میکند؟
آنجا که شاعر با شهودش بکار سرودن شعر است؛ یعنی سعی در شناساندن جهانی دارد که فراتر از این جهانی ست که بطور روزمره با آن سر و کار داریم . این را بگویم :"این جهان منحصربفرد شاعر، از طرفی بر پایه وجه تخیلی ذهن او و از طرف دیگر برتطابق  استعاره ها  با جهان بیرونی،استوار است ".
این جهان شاعرانه با تمام عناصر متشکل، در اختیار شاعر است تا آگاهانه به کمک شهود و شعور، بستری برای بکارگیری زبان شعر باشد. شهود معمولا پناهگاهی حقیقی را جستجو می کند که بدست آوردن آن تنها از راه هنر میسر است . تصویر و زبان، ابزار راهیابی به این مامن هستند که کمک می کنند تا شاعر بیانی حقیقی را از طریق شعر با مخاطب درمیان بگذارد. این ابزار یعنی ابتدا تصویر از بطن سوژه بشکل ناشناخته یی به شهود شاعر راه می یابد و چون برای بیان حقیقتی که سعی در شناساندن آن دارد به زبان نیازمند است؛ بنابراین فضایی را خلق می کند که فرآیند آن تعادل و هارمونی در تصویر و زبان است.
مثلا در شعر "پرده ی آخر" در کتاب"من به قرینه ی لفظی حذف شده است" نشرثالث :
غزاله!
برایم بگو
در آپارتمان سبز چه گذشت؟
.............................................
.............................................
پنجره از دو بال بزرگ پر شد
                                         و مرا ا ا ا ا ا
که الف در "مرا " به شکل تقطیع پلکانی به طرف بالا و حرکت روح بعد از خارج شدن از بدن  را نشان می دهد.
در این شعر که دیالوگی ست با زنده یاد خانم غزاله علیزاده و چگونگی مرگش ،این اجرای زبان ،نوع نگاه من است به مقوله مرگ ،که بر پایه اضداد است و تغییرِ حالتی ست به حالت دیگر و نه مردن و پایان یافتن.  تصویر در این شعر همان چند حرف "الف "است که به سمت بالا حرکت می کنند. گاهی نمی توان تصویر را از لایه های عمیق سوژه بیرون کشید تنها به این دلیل که انطباق سوژه و ابژه امکان پذیر نیست. بزرگ بودن حجم موضوع و عمیق و پیچیده بودن آن، مانع از برقراری ارتباط میان سوژه و ابژه می شود. بنابراین در چنین موقعیتی فکر میکنم باید  تصویر را به سطح کشاند و درحد حرکت در واژه ها، آن را نشان داد.

چهارشنبه، اردیبهشت ۱۹، ۱۳۹۷




Yola-Monakhov-Stockton


سه‌شنبه، اردیبهشت ۱۸، ۱۳۹۷

جمعه، اردیبهشت ۱۴، ۱۳۹۷

پیش از اینت بیش از این اندیشه ی عشاق بود
مهرورزی تو با ما شهره ی آفاق بود

یاد باد آن صحبت شب ها که با نوشین لبان
بحث سر عشق و ذکر حلقه ی عشاق بود

پیش از این کاین سقف سبز و طاق مینا برکشند
منظر چشم مرا ابروی جانان طاق بود

از دم صبح ازل تا آخر شام ابد
دوستی و مهر بریک عهد و یک میثاق بود

سایه معشوق اگر افتاد بر عاشق چه شد
ما به او محتاج بودیم او به ما مشتاق بود

حسن مهرویان مجلس گرچه دل می برد و دین
بحث ما در لطف طبع و خوبی اخلاق بود

بر در شاهم گدایی نکته یی در کار کرد
گفت بر هر خوان که بنشستم خدا رزاق بود

رشته تسبیح اگر بگسست معذورم بدار
دستم اندر دامن ساقی سیمین ساق بود

در شب قدر ار صبوحی کرده ام عیبم مکن
سرخوش آمد یار وجامی بر کنار طاق بود

شعر حافظ در زمان آدم اندر باغ خلد
دفتر نسرین و گل را زینت اوراق بود

حافظ

چهارشنبه، اردیبهشت ۱۲، ۱۳۹۷

دردم از یارست و درمان نیز هم



حافظ